لعلت اندر سخن شکر خاید


لعلت اندر سخن شکر خاید

لعلت اندر سخن شکر خاید


لعلت اندر سخن شکر خاید

لعلت اندر سخن شکر خاید


لعلت اندر سخن شکر خاید

لعلت اندر سخن شکر خاید


لعلت اندر سخن شکر خاید

رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
رویت انگشت بر قمر خاید
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هر که با یاد تو شرنگ خورد
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هم چنان دان که نیشکر خاید
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
هر که او پای بست روی تو شد
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
پشت دست از نهیب سرخاید
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
مرکب جان به مرغزار غمت
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بدل سبزه عود تر خاید
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
بنده تا دید سیم دندانت
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
لب همه ز آرزوی زر خاید
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
عشقت آن اژدهاست در تن من
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
که دلم درد و جگر خاید
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گوش کن حسب حال خاقانی
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید
گرچه او ژاژ بیشتر خاید